آزاد ارمکی: آراء باطله «نه» به اصولگرایی و اصلاحطلبی است
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۳۵۳۹۸
به گزارش خبرآنلاین، سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در حالی برگزار شد که بیش از ۵۰ درصد از واجدین شرایط در آن شرکت نکردند و از سویی آرای باطله در اتفاقی بی سابقه بعد از ابراهیم رئیسی دوم شد. آراء باطله حتی در انتخابات شورای شهر در برخی شهرها از همه کاندیداها پیشی گرفت و رتبه اول را به خود اختصاص داد.
از روز برگزاری انتخابات تاکنون بحث های زیادی در این باره شده است و تحلیل های مختلفی از دلایل به صندوق انداختن این تعداد آرای باطله مطرح می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او از ظهور یک جریان سوم در کشور سخن می گوید که از اصلاح طلبی و اصولگرایی عبور کرده است و تاکید می کند که این میزان رای باطله هشداری برای حاکمیت نیست، بلکه هشدار به گروه های سیاسی است.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با تقی آزاد ارمکی را در ادامه بخوانید؛
****
*آقای آزاد ارمکی! تحلیل شما از دوم شدم آرای باطله در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ این میزان رای باطله رای اعتراضی بوده، برای افرادی است که به نظام انتخاباتی تعهد داشتند و کاندیداها را قبول نداشتن یا علت را در چیزی دیگر باید جستجو کرد؟
اگر به معنای اعتراض به نظام انتخاباتی بود تحریمی می شد و رای نمی دادند. پس آنها کسانی هستند که آمده اند و رای داده اند و مشارکتی هستند ولی کاندیدای مطلوبشان وجود نداشت، به همین دلیل در عمل نشان دادند که انتخابات را قبول دارند ولی کاندیدای مطلوب و مورد نظرشان در انتخابات حضور نداشته، پس یا به دیگری رای دادند یا رای سفید دادند.
آراء باطله به معنای ظهور جریان سوم است*می شود گفت که این آرا نشان دهنده عبور از اصلاح طلبی و اصولگرایی است؟
من از این موضوع به عنوان ظهور جریان سوم در حوزه سیاسی در ایران یاد کردم، البته اگر ما جریان اول و دوم فعالی داشتیم جریان سوم خیلی بیشتر معنی پیدا می کرد ولی چون شبه اصلاحطلبی و اصولگرایی رادیکال داشتیم، یعنی یک اصلاح طلب میانی و یک اصولگرای میانی نداشتیم نهایتا در انتخابات آقای رئیسی کسی بود که الان قرار است مدتی رئیس جمهور باشد.
شورای نگهبان کاندیداها را جوری چید که رئیسی از آن بیرون بیایداز سوی دیگر هم شورای نگهبان طوری کاندیداها را چید که قطعا آقای رئیسی از آن در بیاید و برای همین انتخابات سرد و یخی را برگزار کرد، یعنی اصلاح طلبی غایب بود و دو کاندیدای شبه اصلاح طلبی وجود داشت، یعنی آقای همتی خواست در قالب اصلاح طلبی ظهور پیدا کند ولی نه توانایی آن را دارد و نه اصلاح طلبان از او حمایت جدی می کنند. با وجود این می شود گفت که جریان سوم، یک جریان نقد این دو گانه اصلاح طلبی و اصولگرایی است.
شاید جریان سوم در آینده رای غالب شود*آرای باطله در چند شهر هم در انتخابات شورای شهر اول شد.
اگر در کرج آرای باطله اول شده است یعنی در شهرها جریان سوم غالب است، احتمالا در آینده باید تکثیر الگوی انتخابات از ناحیه شهری مانند کرج را در جای دیگر هم ببینیم، مثلا ممکن است در دور بعدی بتواند شهرهایی مثل پردیس، تهران و شهرهای را هم شامل شود و میزان رای جناح سوم، یعنی نه از این جناح و نه از آن جناح، رای غالب بشود. پس این یک استعداد در شکل گیری یک الگوی دیگر در مناسبات سیاسی در ایران هم هست.
آرای باطله هشدار به گروههای سیاسی است نه به حاکمیت*فکر می کنید این میزان رای باطله چه هشدار و پیامی برای حاکمیت دارد؟
هیچ هشداری برای حاکمیت نیست، بلکه هشداری به گروه های سیاسی است. حاکمیت برآمده از منازعات گروه های سیاسی است، گروههای سیاسی باید شروع به فکر دیگری داشته باشند و دامنه طرح موضوعات و مباحث و چالش هایشان را متفاوت از آن چیزی که تا کنون به آن پرداخته اند کنند، خصوصا جریان اصولگرایی که الان حاکم است باید خیلی توجه کند که این رای سوم، یعنی رای نه به اصولگرایی و نه به اصلاح طلبی، متکثر خواهد شد و اگر امروز حدود ۴ میلیون است در فرآیند انتخابات بعدی چندین برابر خواهد شد، مگر اینکه هم حاکمیت و هم گروه های سیاسی دنبال چهره هایی دیگر و صداها و حرفهای دیگری در جمهوری اسلامی بروند.
*فکر می کنید این ظرفیت در میان جریان های سیاسی کشور وجود دارد؟
الان بحث وجود داشتن ظرفیت نیست چون ضرورت ها حکم می کند.
اصولگرایان و اصلاح طلبان بایدبه سراغ بازنگری خودشان بروند*یعنی فکر می کنید به دنبال این هستند که تغییر ایجاد کنند؟
به دنبال آن نبوده اند ولی مجبور می شوند که به دنبال آن بروند، چون هم اصولگرایی و هم اصلاح طلبی ریزش داشتند. آقای رئیسی قبلا هم همین اندازه رای داشته است و الان در انتخابات کنترل شده، نظارت شده، همه نیروها بسیج شده هم همان رای را آورده است پس نشان می دهد که اصولگرایی هم دچار یک ریزش بنیادین شده است، اصلاح طلبی هم همین است. برای همین اینها به اجبار باید به سراغ بازنگری خودشان، شاکله سیاسی شان، شعارهایشان، آدمهایشان و مراوداتشان با جامعه بروند؛ اتفاق خوبی می تواند برای جامعه ایرانی بیفتد که خودش را از طریق نیروهای دیگر نمایندگی می کند نه نیروهای سیاسی رسمی.
دولت جدید آرای باطله را به رسمیت بشناسد*دولت سیزدهم و مشخصا آقای رئیسی چه وظیفه ای در مقابل این آرای باطله و آرای خاموش دارد؟
باید آرای باطله و کسانی که رای ندادند را به رسمیت بشناسد چون جمع کثیری رای ندادند و ریاست جمهوری ما نزدیک به ۵۰ درصد است و ما انتخابات درخشانی نداشتیم. اگر رئیس جمهور بخواهد دموکراسی را به جامعه برگرداند باید همه را به رسمیت بشناسد مگر اینکه بخواهد از دموکراسی و جمهوری خواهی و انتخابات در ایران عبور کنند چون این وسیله خیلی خوبی بود و می توانند در دور بعد هم با ۱۵ و ۲۰ و ۳۰ درصد رای هم دوباره به قدرت برسند و قدرت را نگه دارند و با حذف رقیب می توانند بین ۱۵ تا ۲۰ درصد رای داشته باشند و از ۲۰ درصد ۲۰۰ درصد بشمارند ولی اگر بخواهند رای اکثریت را داشته باشند باید همه این رقبا را به رسمیت بشناسند و به آنها احترام بگذارد و حرفهای شفاف بزند و رئیسِ جمهور شود نه رئیس جمهور سیاسی خالی.
۲۷۲۱۴
کد خبر 1528414منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ سیدابراهیم رئیسی انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم تقی آزاد ارمکی اصلاح طلبان اصولگرایان میزان رای باطله گروه های سیاسی آرای باطله اصلاح طلبی آقای رئیسی آزاد ارمکی جریان سوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۳۵۳۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
عباس عبدی در واکنش به اظهارات جنجال برانگیز مهدی نصیری گفت: مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به گزارش خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنشهایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، میگوید؛ «مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه میزند و میگوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما…»
مشروح گفتگوی عباس عبدی را بخوانید؛
آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده استفکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
دربارهعدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیستبه عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.