Web Analytics Made Easy - Statcounter

استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه انتخابات در ایران هیجانی و لحظه آخری است، گفت: رقابت ۱۴۰۰ میان میاندار اصلاح‌طلب و رادیکال اصولگرا خواهد بود.

«تقی آزاد ارمکی» با ارائه تحلیلی از مشارکت در انتخابات در ایران مشارکت حداکثری را مستلزم شکل گیری دوگانه رادیکال عنوان کرد و گفت: اگر دوگانگی رادیکال در ایران اتفاق نیافتد انتخابات داغ و مشارکت بالا در ایران رخ نمی‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران افزود: منطق انتخابات در ایران، منطق لحظه‌های آخری است و معطوف به کنش سازمان یافته مبتنی بر دموکراسی‌خواهی نیست.

آزاد ارمکی در توضیح این دیدگاه خود گفت: اگر انتخابات معطوف به کنش عقلانی بود، ما قطعا با پدیده‌ای مثل حضور احزاب در همه لحظه‌های کنشگری سیاسی روبه رو بودیم و اینطور نبود که روزهای آخر، حزب تشکیل و انتخابات برگزار شود و بعد همه دنبال کارهای روزمره خودشان بروند و تا انتخابات بعدی دیگر تحزب تمام شود.

وی با یادآوری وضعیت کنونی احزاب کشور در فاصله سه ماه پیش از انتخابات ۱۴۰۰  اظهار کرد: در حوزه اصلاح طلبان، نهاد اجماع ساز در حال شکل‌گیری است و تشکل‌های اصولگرایان هم در آستانه انتخابات ظهور و بروز پیدا کرده اند.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: اگر قصد ما یک کنش عقلانی معطوف به هدف یعنی دستیابی به قدرت برای اصلاح و توسعه بود، می‌بایستی احزاب همیشه(نه در موسم انتخابات) موجود می‌بودند و گروه‌های سیاسی و افراد صاحب نام وعنوان و محبوبیت و مشروعیت همیشه ناظر بودند تا این وضعیت بلاتکلیفی به وجود نیاید و نیروها در لحظه آخر دنبال تشکیل حزب و فعالیت حزبی نیافتند.

آزاد ارمکی، انتخابات در ایران را هیجانی و دوگانه‌ساخته ارزیابی کرد و گفت: دوگانه موافق- مخالف پیش از انتخابات شکل می‌گیرد و جامعه هم به همین دلیل وارد کنشگری سیاسی می‌شود و معمولا هم به جز یکی دو دوره ما شاهد حضور ۷۰ درصدی مردم در انتخابات بودیم که مشارکت بالایی بوده است.

مشارکت بالا در انتخابات ۱۴۰۰ دور از ذهن نیست

وی با بیان اینکه خیلی دور از ذهن نیست که در انتخابات ۱۴۰۰ هم مشارکت نسبتا خوبی داشته باشیم مشروط بر اینکه همین دوگانه‌سازی پیش بیاید،  گفت: در کشورهای غربی، هر نامزدی که ۵۰ به اضافه یک درصد آرای شرکت کنندگان در انتخابات را کسب کند، پیروز انتخابات است و ما اگر قصد داشتیم یک انتخابات معطوف به کنش عقلانی داشته باشیم، باید دنبال چنین انتخاباتی بودیم.

آزاد ارمکی با بیان اینکه در جامعه پیشرفته، معمولا آرای فرد پیروز انتخابات در حد ۵۰ درصد به اضافه یک درصد از آراست، گفت: یکی از خصوصیات انتخابات مدنی این است که نیروهای سیاسی در آخر صف قرار می‌گیرند و نیروهای اجتماعی در جلو حرکت می‌کنند.

وی به اهمیت نیروهای اجتماعی در انتخابات‌های معطوف به کنش عقلانی اشاره کرد و افزود: نیروهای اجتماعی در اول صف قرار می گیرند تا نیازها، اقتضائات و ضرورت‌های جامعه را تبیین کنند آنگاه این نیازها در خواسته‌ها و مطالبات سیاسی تبلور پیدا کند و بعد از آن نیروهای سیاسی ظهور کنند و در نهایت دوگانگی شکل گرفته و فردی در انتخابات پیروز شود.

این استاد دانشگاه به طولانی بودن فرایند انتخابات در برخی نظام‌های سیاسی اشاره کرد و گفت: در انتخابات‌های دنیا، احزاب دو سال باهم می‌جنگند. در خود حزب افراد مطرح می‌شوند و رقابت درون حزبی صورت می گیرد و در نهایت مردم رای می‌دهند و یک نفر پیروز می‌شود.

چرا انتخابات در ایران هیجانی و لحظه ‌آخری است؟

آزاد ارمکی درباره این موضوع که چرا انتخابات در ایران فرایند محور نیست و هیجانی است، گفت: ما به دلایلی نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم که البته ربطی هم به بسته بودن نظام سیاسی کشور ندارد بلکه بیشتر به صورت‌بندی نیروهای سیاسی مربوط می‌شود.  در این صورت بندی، نیروهای سیاسی بر نیروهای اجتماعی مقدم هستند و همه چیز را تعبیر به امر سیاسی می‌کنند بنابراین بازیگران و موضوعات فقط سیاسی می‌شوند تا اجتماعی و اقتصادی و به این ترتیب انتخابات لحظه آخری می‌شود.

وی از دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، سازمان‌های مردم نهاد، بازاری‌ها و دیگر اقشار جامعه بعنوان نیروهای اجتماعی جامعه یاد کرد و افزود: نیروهای اجتماعی باید اقتضائات کنش سیاسی را بسنجند، اما اینها به عقب رانده شده‌اند و نیروهای سیاسی تمام موقعیت‌ها را تصاحب و بین خودشان تقسیم قدرت کرده‌اند.

بازی انتخابات ایران در زمین سیاست مانده است/ انتخابات ۱۴۰۰ متفاوت از دوره‌های قبل خواهد بود

عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه بازی انتخابات در ایران در عرصه سیاست باقی مانده است، گفت: انتخابات ما بیشتر سیاسی است تا اجتماعی؛ در حالی که باید اجتماعی باشد و نتیجه آن برای عرصه سیاسی باشد و شاهد هستیم که نیروهای اجتماعی کار نمی‌کنند و روزهای آخر می‌آیند و کنش پوپولیستی در انتخابات شکل می‌گیرد.

این استاد جامعه شناسی در پاسخ به سئوالی در خصوص وضعیت آرای خاکستری در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: هیچ دوره‌ای از انتخابات مانند هم نیست و هنوز معلوم نیست آرایش نیروهای سیاسی چگونه باشد. هنوز معلوم نیست اصلاح طلبان بیایند یا نه و اگر بیایند چه کسی از آنها خواهد آمد و اصولگراها هم بین نامزد نظامی، کنشگر بروکراتیک و روحانی مانده‌اند و هنوز به تصمیم نرسیده‌اند.

آزاد ارمکی خاطرنشان کرد: اگر جامعه در جریان نحوه انتخاب نامزدها از سوی احزاب و جریان‌های سیاسی قرار می‌گرفت، عطش دموکراسی خواهی در مردم بالا می‌رفت و می‌شد وضعیت آرای انتخابات آینده را از هم اکنون پیش بینی کرد ولی چون مسائل پنهان است نمی‌توان گفت انتخابات ۱۴۰۰ مثل کدام یک از انتخابات‌های گذشته خواهد بود. برای همین انتخابات ۱۴۰۰ موقعیت خودش را دارد.

وی وضعیت ایران و جهان را متفاوت از گذشته ارزیابی کرد و افزود: مراودات ما با منطقه و جهان فرق کرده است. علاوه بر این آمریکا و اروپای ۹۶ با آمریکا و اروپای ۱۴۰۰ متفاوت هستند.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: ایران به لحاظ قدرت، سرمایه و توزیع نیروهای اجتماعی وضعیت متفاوتی دارد و جمهوری اسلامی به یک پختگی و در عین حال خستگی رسیده است و در چنین شرایطی کنش درونی نیروهای سیاسی نظام هم متفاوت است.  اصولگرایان و اصلاح طلبان هم همین وضعیت را دارند و پختگی و خستگی را دارند و شاهد هستیم که خیلی علیه هم فغان نمی‌کنند و برعکس انتخابات‌های گذشته که خیلی زودتر از ۶ ماه شروع به کوبیدن هم کردند، اکنون شاهد چنین چیزی نیستیم بنابراین انتخابات ۱۴۰۰ متفاوت از همه انتخابات‌های پیشین خواهد بود.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سئوال که دلایل این خستگی نیروها و جریان‌های سیاسی گفت: به هر حال یک نظام سیاسی بعد از ۴۰ سال فعالیت هم پخته می‌شود و هم مقداری هم خستگی دارد اما این موضوع ربطی به شورای نگهبان ندارد. در کدام دوره‌ شورای نگهبان جمعیت کثیری را رد صلاحیت نکرده است. شورای نگهبان در انتخابات ۹۲ هاشمی رفسنجانی که نماد جمهوری اسلامی بود را رد صلاحیت کرد و حتی شاهد رد صلاحیت روسای جمهوری سابق هم بودیم و این منطق کنشگری شورای نگهبان بوده است.

رقابت ۱۴۰۰ بین میاندار اصلاح طلب در مقابل رادیکال اصولگراست

آزاد ارمکی خاطرنشان کرد: چیزی که در انتخابات ۱۴۰۰ فرق کرده به بازی نیروهای سیاسی برمی‌گردد؛ اینکه نیروی سیاسی تصمیم می‌گیرد که یک نیروی رادیکال را وسط بیاورد که دعوا شکل بگیرد یا یک نیروی میاندار که دعوا نشود، از مشخصات این دوره است. به نظر من در این انتخابات اصلاح طلبان دنبال نیروی میاندار و اصولگرایان دنبال آوردن نیروی رادیکال هستند.

وی، قرار گرفتن یک نیروی میاندار اصلاح طلب در مقابل یک نیروی رادیکال اصولگرا را عامل رقم خوردن یک انتخابات متفاوت در سال ۱۴۰۰ دانست و گفت: در چنین شرایطی، نسبت به انتخابات ۸۸ بازی متفاوتی رقم خواهد خورد زیرا در آن زمان هر دو نامزد رادیکال بودند و همین هم موجب منازعه شد. وقتی دو طرف نامزد تند می‌آورند، فضا تند می‌شود. اما من حس می‌کنم در این دوره، اصلاح طلبان میل به معرفی نامزد رادیکال ندارند.

کارشناس ارشد مسائل اجتماعی یادآورشد: منطق بازیگری جمهوری اسلامی منطق مشارکت حداکثری است و جامعه هم نمی‌خواهد از جمهوری اسلامی عبور کند و در پای صندوق‌های رای حاضر می‌شود.

آزاد ارمکی تصریح کرد: همه گروه‌های سیاسی از جمله اصلاح طلبان و اصولگرایان از تمام توانشان برای کسب آرای مردم استفاده خواهند کرد و اصولگرایان بی‌اعتنا به حوزه فرهنگ، حرف‌های بسیار رادیکال در حوزه سیاسی خواهند زد و اصلاح طلبان حرف‌های بسیار رادیکال در حوزه فرهنگی خواهند زد. در واقع این دو جایشان را با هم عوض خواهند کرد، برعکس گذشته که اصلاح طلبان حرف‌های رادیکال سیاسی و اصولگرایان حرف‌های رادیکال فرهنگی می‌زدند.

وی در عین حال جابه جایی جایگاه‌ها بین اصولگرایان و اصلاح طلبان را عامل تقویت مشارکت و ایجاد دوگانگی دانست و افزود: این دوگانگی مشارکت بالا را رقم می‌زند مشروط به اینکه فرض و مبنای نظام سیاسی مشارکت حداکثری باشد و شورای نگهبان هم برای اصولگرایان رقیب قائل باشد. اگر این طور نباشد و شورای نگهبان فکر کند که درون اصولگرایی رقابت شکل می‌گیرد پیش‌بینی می‌کنم که جمهوری اسلامی در آینده بسیار نزدیک، کمتر از پنج سال آینده با مشکلات جدی مواجه شود.

بخشی از اصولگرایان فکر می‌کنند اصلاح طلبی دچار میرایی شده است

استاد دانشگاه تهران، از میل و علاقه بخشی از اصولگرایان به رد صلاحیت نامزد اصلاح طلبان گفت و افزود: میل به اینکه اصلاح‌طلبان رد صلاحیت شوند در بخشی از اصولگرایان وجود دارد زیرا تصور آنها این است که اصلاح طلبی دچار میرایی شده است اما گرچه ممکن است اصلاح طلبی سیاسی دچار خستگی و وادادگی باشد ولی جامعه به لحاظ اصلاح‌طلبی، اتفاقا خیلی داغ است.

آزاد ارمکی ادامه داد: به همین دلیل است که می‌گویم اصولگرایی مجبور می‌شود که مسیر اصلاح طلبی را پیشه کند ولی چون اصلاح طلبی همیشه می‌خواهد از فروپاشی عبور کند، مسیرش می‌شود عرصه اخلاق و فرهنگ و متانت و وفاق و این حرف‌ها که البته چیز خوبی است.

آلترناتیو نباشد، منتقدان معترض می‌شوند/ شورای نگهبان اجازه می‌داد انتخابات هفت‌قطبی می‌شد

وی درباره پیامدهای حذف نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: ممکن است شورای نگهبان به خاطر تحلیل غلطی که به آن داده شود اصلاح‌طلبی را حذف کند تا مانع شکل گیری یک انتخابات دوقطبی و دوگانه شود اما اگر انتخابات دوگانه نشود، یگانه می‌شود و اینجاست که انحصارطلبی شکل می‌گیرد و وقتی آلترناتیو وجود ندارد، همه ظرفیت‌های منتقد معترض می‌شوند.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است انتخابات ۱۴۰۰ سه قطبی شود، گفت: انتخابات سه قطبی نمی‌شود و طرفداران احمدی نژاد هم بخشی از این جامعه هستند که در آخر پشت یکی از این دو طیف اصلاح طلبی یا اصولگرایی می‌ایستند و در انتخابات شرکت می‌کنند.  اگر شورای نگهبان اجازه می‌داد انتخابات هفت قطبی می شد ولی چنین اجازه‌ای نمی دهد.

آزاد ارمکی در بخش دیگری از سخنانش گفت: بازی را دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی انجام می‌دهند ولی در نهایت جریان سوم که جریان نیروهای اجتماعی-فرهنگی است، پیروز میدان است.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره عبور مردم از شعارهای سیاسی گفت: در گذشته، نامزدهای انتخابات همه می‌آمدند و درباره‌ آمریکا اعلام موضع می‌کردند اما مساله جریان سومی که در حال شکل‌گیری است بهبود زندگی مردم، مناسبات اجتماعی، حقوق مدنی، حقوق شهروندی، دموکراسی‌خواهی و عدالت‌طلبی است.

مردم از دوگانه‌های سیاسی عبور کرده‌اند

آزاد ارمکی با بیان اینکه مردم از دوگانه برساخته شده در حوزه سیاسی یعنی غربگرا و ضدغرب عبور کرده اند، خاطرنشان کرد: احمدی‌نژاد بر اساس ضدیت با غرب آمد، خاتمی بر اساس آشتی با غرب و روحانی هم برای تنش‌زدایی آمد اما اکنون دیگر مطالبات اجتماعی و فرهنگی است که حرف آخر را می زند و این دوگانه سیاسی دیگری کاربردی ندارد.

وی درباره پیامدهای از بین رفتن دوگانه برساخته غربگرا- ضدغرب در مناسبات بین المللی گفت: معیشت مردم در ایران در گرو ارتباط با جهان بیرون است و بخشی از تورم و بیکاری هم ناشی از پیچیده و مشکل شدن تعاملات جهانی ماست. نه می‌توانیم کالای تولید شده را بفروشیم و نه می‌توانیم کالای مورد نیازمان را به قیمت مناسب بخریم و مجبوریم با هزینه بالا کشور را اداره کنیم که هم تورم زاست و هم به اشتغال آسیب می‌زند.

استاد جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، مقدم شدن نیازهای اجتماعی و اقتصادی بر نیازهای سیاسی را عامل ساده شدن موضوعات در حوزه سیاسی دانست و گفت: راه حل مشکلات ایران با جهان سیاسی نیست بلکه راه حلش این است که جامعه روی نیازهایش متمرکز شود که حل آن ساده شود.

آزاد ارمکی با بیان اینکه جریان سومی که در حال شکل گیری است، خودش بر اساس اقتضائات و نیازهای جامعه، مسائل را حل می‌کند، تصریح کرد: وقتی که شما دنبال افزایش تولید خودرو باشید، باید با تکنولوژی روز دنیا تولید کرده و به بازارهای دنیا صادر کنید؛ در نتیجه مجبور به توافق با کمپانی‌های بزرگ و دولت‌ها هستید و رابطه‌تان را با آنها تصحیح می‌کنید و در این صورت مسائل حوزه سیاسی در رده دوم قرار می‌گیرند.

چشم انداز روابط خارجی ایران مثبت است

وی افزود: اگر جامعه رفع فقر، نابرابری، بیکاری، تبعیض فساد و مسائل دیگر را از سیاستمداران مطالبه کند، درست است که اینها سیاسی نیستند اما سیاستمداران برای حل آنها مجبور هستند مسائل سیاسی را حل کنند و روابط با جهان را بهبود بخشند.

این پژوهشگر حوزه مسائل اجتماعی معتقد است: به خاطر ضرورت‌ها و نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بهبود روابط با جهان اجتناب ناپذیر و از این جهت چشم انداز روابط خارجی ایران با جهان مثبت است.

آزاد ارمکی گفت: وقتی جمعیت کثیری تحصیل‌کرده داریم؛ آیا همه اینها باید راننده تاکسی شوند یا مهاجرت کنند؛ برای اینها باید زمینه کار فراهم کنیم و محصول تولید شده آنها را به دنیا بفروشیم.

پروژه مذاکره برجام برای دولت بعدی باز خواهد ماند

وی درباره وضعیت مذاکرات ایران و آمریکا نیز گفت: نه آمریکای بایدن جلو آمده و نه جمهوری اسلامی، بنابراین پروژه مذاکره برای دولت بعدی ایران باز خواهد ماند. در این شرایط کار برای دولت بعد هم پیچیده خواهد بود چون آمریکا بازگشت به برجام را سخت خواهد کرد.

این استاد دانشگاه افزود: گفتمان رهبری و گفتمان انقلاب اسلامی و مبتنی بر ضدیت با آمریکاست و همانطور که امام(ره) فرمودند که شما رابطه را قطع کردید درست کنید ما مشکلی نداریم، الان رهبری هم همین را می‌گوید ولی نه در زمان امام(ره) و نه در زمان رهبر انقلاب، جمهوری اسلامی قصد جنگیدن با آمریکا نداشته است و تنها وقتی به پایگاه عین الاسد آمریکا حمله کرد که قبل از آن آمریکا سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس را به شهادت رساند.

آزاد ارمکی درباره آینده تحزب در ایران نیز گفت: به نظر من تحزب هنوز برای جامعه ایران زود است زیرا دموکراسی خواهی باید از لایه‌های زیر جامعه شکل بگیرد و پیشنهاد احیای پست نخست وزیری به جای ریاست جمهوری پیشنهاد خوبی در این راستا بود.

/ایرنا

 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: انتخابات در ایران انتخابات ۱۴۰۰ نیروهای اجتماعی دموکراسی خواهی دانشگاه تهران نیروهای سیاسی جمهوری اسلامی مسائل اجتماعی استاد دانشگاه آزاد ارمکی شورای نگهبان اصلاح طلبان مشارکت بالا شکل می گیرد حوزه سیاسی اصلاح طلبی رد صلاحیت یک نیروی شکل گیری حرف ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۳۰۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، واکنش ها به جنجال اخیر «مهدی نصیری» سوپر حزب اللهی دیروز و سوپر منتقد این چند ماه اخیر، ادامه دارد. او که در دهه ۶۰ و سال های حضورش در کیهان، در قامت یک چهره تند و افراطی جناح راست فعالیت می کرد، این روزها از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون شیفت کرده است.

بنا بر آنچه عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا که سابقه همکاری با او را داشته است، روایت می‌کند او آن سال های ابتدایی بعد از انقلاب مواضع افراطی داشته و مواضع این روزهایش تلاش او برای پاک کردن آن مواضع از ذهن مردم است.

مصاحبه نصیری با بی بی سی فارسی و نسخه پیچی او برای اصلاح طلبان را باید در راستای همین مشی او تفسیر کرد. وی در این گفتگو خواستار آن شده که اپوزیسیون، شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند. نصیری از میرحسین موسوی، مصطفی تاج‌زاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاح‌طلبی نام برده که می‌توانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنت‌طلبان چاره‌اندیشی کنند.

ایده او در گفتگو با بی بی سی که یک هفته بعد از خروجش از ایران و حضور در کانادا، بیان شده است به سرعت واکنش اصلاح طلبان را به دنبال داشت.

سید محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، با تاکید بر اینکه مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود، نوشت: «گفته اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می داند نه شاهزاده می تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه مند به همکاری با شاهزاده است.»

همچنین غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن، در واکنش به این مصاحبه، با اشاره به اینکه وی اصلا مهدی نصیری را فرد متعادلی نمی‌داند، گفته؛«نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

محمد مهاجری نیز در نقد حرف های نصیری در یادداشتی نوشته است؛«چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟»

سکوت اصولگرایانه؟

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اما موضعی متفاوت گرفت و سکوت اصولگرایان در این ماجرا را به چالش کشید. او در گفتگو با خبرآنلاین تاکید کرد؛«واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.»

این نقد عبدی با واکنش روزنامه اصولگرای جوان روبرو شد. این رسانه به نوعی مسئولیت این اظهارات نصیری را متوجه اصلاح طلبان کرده و با حمله به چپ گرایان نوشته است؛« مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»

در جدول زیر مروری بر اظهارات انتقادی اشخاص و رسانه های مطرح اصلاح طلب و اصولگرا، به مصاحبه مهدی نصیری با بی بی سی، داشته‌ایم؛

ردیف

نام/ گرایش سیاسی

اظهارات

۱

محمد علی ابطحی/ فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزیسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

* نه بولتن نویسی واظهار نظرهای تند حزب اللهی اش در گذشته توانست ریشه اصلاح طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند.

۲

عباس عبدی/ فعال سیاسی اصلاح طلب

* مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

*دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست.

۳

محمد مهاجری/ فعال رسانه‌ای اصولگرا

* چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد.

*برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست. این حق شماست که هرجای عالم می خواهید زندگی کنید. عده‌ای خوشحال می‌شوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی می‌گویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و برنمی‌گردید. من، اما پیش بینی ام این نیست.‌

۴

غلامحسین کرباسچی/ فعال سیاسی اصلاح طلب

* آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر کسی از مخالفین نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.

*نصیری آن زمانی هم که در کیهان و پیش آقای شریعتمداری بود و جاهای عمومی کشور در دست آنان قرار داشت، فضاحتی علیه شخصیت‌های ملی، مذهبی و فرهنگی به وجود آورد و آن همه توهین، ناسزا و تهمت علیه آن افراد زد که آن زمان هم معلوم بود که ایشان تعادل ندارد. در حال حاضر هم به دنبال همان مسیر است فقط ورق را برگردانده است. می‌داند که کسی به او وقعی نمی‌گذارد و جایگاهی ندارد، می‌خواهد این سمت افراط را بگیرد تا دیگران به حرف او گوش بدهند.

*به نظر من آقای نصیری نه جایگاهی در محافل اصلاح‌طلب‌ها دارد، با توجه به سوابق ایشان، براندازها می‌فهمند که فقط به درد همین تبلیغات در رسانه‌هایی مانند ‌بی‌بی‌سی می‌خورد که مثلا حرف تازه‌ای زده شود. در هر صورت ایشان جایگاهی ندارد.

۵

علی باقری/فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* از "شاهزاده" تا "تاجزاده"، فاصله‌ای به وسعت و عظمت مردمی‌ترین انقلاب تاریخ معاصر وجود دارد. ولو آنکه تحقق اهداف بلند انسانی و آرمانی آن انقلاب، دستخوش دست‌اندازی "نااهلان" و "نامحرمان" قرار گرفته باشد.

۶

محمود صادقی/ نماینده مجلس دهم

* اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاح‌طلب دموکراسی‌خواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فرد محور هیچ‌ وجه اشتراکی وجود ندارد. آقای نصیری ترسم نرسی به کعبه‌ ای اعرابی! کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است.

۷

جواد امام/فعال سیاسی اصلاح‌طلب

* نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاه‌هایی است که قبلا توسط مهدی نصیری‌ها پایه‌گذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.

۸

شهاب‌الدین طباطبایی/فعال سیاسی اصلاح طلب

* اظهارات مهدی نصیری تکرار یک شوخی بی‌مزه و توهمی است که ۱۴۰۱ هم براندازان خارج نشین برایشان ایجاد شده بود. نه مردم و نه نخبگان سیاسی هیچکدام نگاهشان به بیرون از کشور نیست.

۹

حمیدرضا جلایی‌پور/فعال سیاسی اصلاح طلب

* این طرح نه جدید و نه جدی است و قبلا توسط آقای رضا علیجانی و یکی از سخنرانان همایش نجات ایران مطرح شده بود. اما دربارهٔ طرح مجدد این ایده توسط آقای نصیری، به طور خاص نقد اصلی دارم.

*آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان می‌نوشتند و بعد با گرایشی شبه‌تفکیکی هر گونه مدرن‌شدن و همهٔ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه می‌کردند و چه امروز که طرفدار نوعی انقلاب آرام شده‌اند و پیشنهاد چنین ائتلافی را می‌دهند در دیدن واقعیت و پیچیدگی‌اش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد، به خاطر شیفتگی به ایده‌ها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت می‌پریدند.

*به نظر من رضا پهلوی با شکست شدید «همبستگی»اش و حمایت بی‌شرمانه از نتانیاهو نمی‌تواند، حتی در آینده، مورد حمایت اکثریت ایرانیان قرار بگیرد و در این چندماه اسرائیل‌شیفتگی‌اش و به ویژه بعد از عملیات وعدهٔ صادق و روشن شدن امتناع آمریکا و ناتوانی اسرائیل در حملهٔ نظامی به ایران ضربهٔ کاری‌ای خورده است. عجیب است که بعد از این افول شدید آقای نصیری به فکر احیای او و ائتلاف با او افتاده است.

10

عباس سلیمی‌نمین/ فعال سیاسی اصولگرا

* آقای نصیری مجبور است که این‌ کار را برای فراموش شدن مواضع تند و افراطی خود در گذشته انجام دهد. روز به روز مواضع افراطی‌تری اتخاذ خواهد کرد تا اینگونه پذیرفته شود. هیچ‌کس نمی‌تواند به او اعتماد کند و در این وادی بیشتر سقوط خواهد کرد. بنابراین، فاجعه‌ای رخ خواهد داد که در رابطه با منافقین و سایر نیروهای افراطی رخ داد.

* قبلا مواضع افراطی داشتند الآن تفریطی. ایشان بر این باور بود که زن برای لذت‌بخشی به مرد آفریده شده است. هرچی به ایشان گفته می‌شد که این دیدگاه با نظر اسلام نمی‌خواند و نظرات امام خمینی(ره) و رهبری این‌گونه نیست، حرف خودش را می‌زد. در بحث تکنولوژی هم یک دیدگاه بسیار عقب‌افتاده داشت که این‌ها نشانه مدرنسیم است و نباید استفاده کنیم.

* شما یک وقتی جریان اصلاح‌طلب را نقد می‌کنید، اشکالی ندارد و خوب است، یک عده‌ هم اصولگرایان را نقد می‌کنند و بسیار خوب است اما هتاکی و حرمت‌شکنی هرگز نقد نیست. در گذشته یک‌بار آقای مخملباف درباره زندگی خودش در یک جلسه خصوصی توضیحاتی ارائه کرد و یک بحثی را درباره مادرش بیان کرد. من هر چه به آقای نصیری گفتم که این حرف در جلسه خصوصی بیان شده و درز پیدا کردن آن خلاف اخلاق است، شما یک موضع و نقدی را به نسبت به آقای مخملباف نسبت به کارهای هنری دارید، اما نباید به مادر او پرداخته و در روزنامه منعکس کنید، غلی رغم تذکر جدی که به ایشان داده شد، این مطلب را منعکس کرد.

11

حسین نورانی‏‌نژاد/ قائم‌‏مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت

* مرور یکی از اتفاق‌های اخیر برای شناخت فضای سیاسی کشور خالی از لطف نیست. چند روز پیش آقای مهدی نصیری در مصاحبه بی‌بی‌سی فارسی پیشنهاد شاذ «جبهه‌ای از شاهزاده تا تاجزاده» داد. شاذ از آن جهت که قرابتی بین این دو در جزء و کل سیاست نیست. از تبار و خاستگاه که بگذریم، یکی استقلال از دولت‌های خارجی را اصل می‌داند و دیگری در پی تجمیع نیروهای خارجی علیه حاکمیت با هدف قدرت گرفتن خودش است.

* یکی در پی گذار به دموکراسی است و دیگری در پی گذار به خودش. اساساً طبیعی است که ائتلاف با «شاهزاده» معنایی ندارد جز پذیرش سروری شاهزاده و حداکثر یافتن جایی ذیل دم و دستگاه او. شاه که با کسی فالوده نمی‌خورد. کما اینکه در پی تلاش برای مصادره اعتراضات ۹۶ و ۹۸ شعارهای سلطنت‌طلبانه حتی در شکل واکنشی داده نشد، اما رضا پهلوی با عده‌ای دیگر شورایی ائتلافی درست کرد که به چند ماه نکشیده برچیده شد.

* به هرحال، این پیشنهاد عجیب از جانب آقای نصیری داده شد. پیشنهادی که برای یک برانداز که تنها به «گذار از» با هر هزینه‌ و هر سرانجامی فکر کند شاید معنادار باشد، اما برای آنکه «گذار به» و چگونگی آن را اصل می‌داند، نمی‌تواند معتبر باشد.

* آقای نصیری که عضو هیچ جریان سیاسی خاصی محسوب نمی‌شود که آن مجموعه را در مظان اتهام و پاسخگویی قرار دهد. پس این همه موضع‌گیری و مصاحبه‌ها و یادداشت‌های قطاری که با شدت و حدت خاصی هم بیان می‌شوند، به چه معناست؟ به‌خصوص که حاصل این هیاهو چیزی جز جدی کردن این ایده و مشابه آن در آینده نیست. اما به نظر می‌رسد که این محاسبات در موضع‌گیری‌ها ملاحظه نشده است.

* می‌توان پذیرفت که برخی افراد در نتیجه فضای شکل‌گرفته در این باره ورود کرده و حرفی زده باشند. اما نوع ادبیات به‌کاررفته و غلظت آن و تعداد زیاد مواضع، با عرض پوزش از بسیاری از افراد محترمی که در این باره ورود کردند، نشان از نوعی انجام وظیفه و ریاکاری سیاسی دارد. شاید بیان غیرمستقیم اما روشن تاج‌زاده که در پی این هیاهوها و بعد از ملاقات هفتگی با خانواده، فایل صوتی مناظره‌اش با مراد ویسی در نقد سلطنت‌طلبی را بازنشر و در کانالش دیده شد، نمونه‌ای از یک واکنش کافی باشد.

12

سید عبدالجواد موسوی/ روزنامه نگار اصلاح طلب

تحلیلی که من بر اساس شناختم از مهدی نصیری دارم. او هر پروژه ای را که در این سال ها کلید زده از عدالتخواهی تا دشمنی با فلسفه و عرفان، و عصر حیرت، خیلی زود به نقطه جوش رسانده. یعنی در همه این موارد تا ته خط رفته. روزی هم که شروع کرد به انتقادهای بی پروا و صریح از حاکمیت، من و چندتن از دوستانی که او را تا حدودی می شناختیم حدس می زدیم کار به این جاها بکشد. فعلا در نقد تئوری اتحاد شاهزاده و تاجزاده چیزی نمی گویم جز این که این تئوری زاییده آن شتابِ منحصر به فرد است.

13

روزنامه سازندگی/ رساانه اصلاح طلب

* مهدی نصیری در سال‌های اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنت‌طلب تغییر داد و با راه‌اندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را می‌شناختند، حیرت‌انگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را می‌خواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریش‌هایش خرده گرفت و او را از دایره حزب‌الله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغه‌ای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.

* اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بی‌آنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیف‌تر از آنچه نصیری می‌نوشت، بازداشت و دادگاهی می‌شدند. حال وی بی‌هیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی، رضا پهلوی را شاهزاده می‌خواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی می‌نشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن می‌گوید و خواهان یک اتحاد نامقدس می‌شود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سال‌ها در حصر است، سخن می‌گویید؟ شما آیا نماینده جمهوری‌خواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شده‌اید؟ تاج‌زاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمی‌ماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنت‌طلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟

14

روزنامه فرهیختگان/ رسانه اصولگرا

* در نگاه اول مشخص است نصیری دیگر توان فکر کردن یا ایده تازه‌ای به همراه ندارد و سرخورده از وضعیت فعلی به رادیکالیسمی تند روی آورده است. قرار دادن پهلوی و تاج‌زاده دقیقا همان پازلی است که برخی از رسانه‌های حکومت هم سال گذشته به آن اشاره داشتند و حالا نصیری آن را به‌صراحت بیان می‌کند و به‌وضوح مشخص می‌کند همایش آینده ایران دقیقا طراحی و پازل دستگاه‌های غربی برای براندازی بوده است. آنچه رسانه‌های حکومت بیان می‌کردند فقط یک تحلیل نبوده و کاملا مصادف است با صحنه‌ای واقعی؛ چراکه یکی از سخنرانان اصلی آن جلسه مهدی نصیری بوده است.

* اما به نظر بحث نصیری دارای فرامتن پراهمیتی است. نصیری در واقع با زدن چنین حرف شاذی نشان می‌دهد که اپوزیسیون ایران نه از شکست‌های گسترده در سال‌های اخیر بلکه از تحولات جهانی که در حال شکل‌گیری است هم حیرت‌زده شده‌اند و نمی‌دانند چطور خود را از وضعیت به‌شدت سختی که در آن قرار گرفته‌اند نجات دهند.» واکنش تند و انتقادی چهره‌های شناخته‌شده اصولگرا و اصلاح‌طلب به سخنان نصیری و خط جداکننده‌ای که خیلی پررنگ روی این مرز کشیدند، نشان از تمیز دادن خط‌مشی چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلبی و اصولگرا از آنچه نصیری در خیال خود می‌پروراند، دارد و به او گوشزد می‌کند با چنین سخنانی نمی‌تواند برای خود یار بخرد و هم‌تیمی جذب کند و حالا باید دید سریال سرنوشت این نواپوزیسیون تازه‌مهاجرت‌کرده از کشور تا کجا ادامه خواهد داشت.

15

روزنامه جوان/ رسانه اصولگرا

* مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

* نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

* سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

16

روزنامه صبح نو/ رسانه اصولگرا

* سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاج‌زاده. جمهوری‌خواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده‌ و ایده‌ای است که از عطاری هیچ‌کس جز عطاری نصیری نمی‌توانسته بیرون بیاید، نه از تاج‌زاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش‌های مثبت ۱۸ می‌دهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشن‌تر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.

* باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که این‌ها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت به‌عنوان جنس بنجل به مردم ایران فروخته‌اند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه می‌کنند.

* روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن می‌گوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه می‌کرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.


۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901698

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • رقابت جدی ۷ نفر برای کرسی ریاست مجلس به روایت نوری قزلجه /اصولگرایان مجلس دوازدهم «یک فراکسیون سیاسی» نخواهند داشت
  • واکنش رسانه اصولگرا به گزارش بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی و موضع گیری زیباکلام
  • مشورت با آیت الله برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری /به محسن رضایی گفتم پیروز نمی شود و دو سه میلیون رأی خواهد داشت
  • اخبار سیاسی ۱۲ اردیبهشت؛دیدار معلمان با رهبر انقلاب/افزایش ۳۵درصدی حقوق حداقل‌بگیران بازنشستگان
  • فعال سیاسی اصلاح طلب: تحولات جهانی به سود ایران است
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!